تولدت مبارک عززززززززززززززیزم
سلام عزیزم .بلاخره روز تولدت فرا رسید .پسر قشنگم از چند وقت پیش هر روز میگفتی کی تولدمه کی تولدمه
وهر دفعه ما میگفتیم 16 بهمن.وبه دوستات میگفتی 16 بهمن تولدمه.
خلاصه روز شماری کردی تا بلاخره 16 بهمن شد عزیز دلم این عکس متولدین امروز تو سایت نی نی وبلاگه.
متولدین امروز ۱۶ بهمن
پسر گلم از اونجایی که دوتا تولد دوست داشتی برات بگیریم ما هم تصمیم داشتیم تا برات یه تولد خوب وبیاد موندنی تو خونه بگیریم،ویه تولد هم تو مهد با دوستات.ولی به خاطر مشکلی که پیش اومد تصمیممون عوض شد وجشن خونه کنسل.به خاطر اینکه دل کوچولوی تو رفتیم یه کیک مدل ماشین سفارش دادیم و یه تولد خوب تو مهدتون در کنار دوستات گرفتیم .وقتی کیک را آوردم حسابی سوپرایز شدی .خدا را شکر که خیلی خوشت اومد .جشن مهد که تموم شد میخواستیم بیایم خونه تو راه ازم میپرسیدی بابایی چی کادو برام خریده ومن هم میگفتم نمیدونم بریم خونه تا ببینیم تا اینکه رسیدیم خونه ودوباره اینجا هم سوپرایز شدی اصلا باور نمیکردم اینقدر از دیدن کادوی تولدت خوشحال بشی.
و اما عکسهای مهد و ...
این هم دوستت سحر که از اول تا آخر کنارت نشست .ویدونه عکس تکی از تولدت نذاشت که داشته باشی.جالب اینجاست که از اول تا آخر کلاه تولد رو سرش بود هر کس ندونه فکر میکنه تولده سحر نه امیر حسینوخاله معصومه در حال شمع روشن کردن
واینجا لباست را عوض کردم .در حال کادو باز کردن.کادویی که از طرف مهد گرفتی(تابلو سه تیکه)
واما این عکس با دوستات .محمد رضا ،پسرگلم(امیرحسین) ،سحر،محمد،محیا،امیرمسعود
که محمد رضا وامیر مسعود پیش دبستانی هستند.
ژست دارید که
واما کادوی بابایی.کامیونی که خیلی دوستش داشتی
و امیرحسین با کادوهای تولدش
و اما جشنی که بدون هیچ هماهنگی ودعوتی،وحتی تزیناتی در خانه برگزار شد.چون قرار نبود جشنی بگیریم برای همین این کیک کوچولو را گرفتیم چند تا بادکنک هم که از مهد آورده بودیم من به این صورت به سقف زدم به خاطر اینکه تو خوشحال باشیآقاجون و مادرجون ،عمو مهدی وزن عمو،وعمو جواد بعداز شام اومدند خونمون.و کادوهات را که از قبل گرفته بودی .ما هم این کیک را آوردیم وباقیمونده ی شمعت را هم روش گذاشتیم این شد که یه تولد هم تو خونه شد وتو خوشحال از اینکه به خواسته ات رسیده بودی ودوتا جشن گرفته بودی.
کیک و ژله رولتی که امیرحسین خیلی دوست داره
بلاخره امیرحسین هم صاحب خانه شد
هدیه ی آقاجون ومادرجون
هدیه ی عمو مرتضی و زن عمو و امیر:موتور کلاسیک
هدیه ی عمو مهدی و زن عمو
دست همگی درد نکنه.انشالله بتونیم جبران کنیم.
و در آخر این عکس پسر گلم که از خستگی زیاد اونروز به اینصورت در حال بازی خوابش برد
در ضمن آهنگ وبمون هم به مدت یک هفته آهنگه تولده