پسرم قران می خونه
گل مامان چند روزیه که یاد گرفتی سوره توحید را برامون میخونی،الهی من فدات بشم که قران میخونی
وحالا به زبان امیرحسین :
بسم الله رحمن رحیم قل هوالله احد الله صمد(صمند) لم یلدولم یولد( اولد)ولم یکل له کفوا احد
از شیرین کاریهات هرچی بگم کم گفتم.دیروز رفته بودیم خونه آقاجون وشما طبق معمول همیشه که باید یه
چیزی از مغازه بخری.این دفعه دیگه برامون چیتوز طعم خوش لحظه ها می خواستی که موفق هم شدی
بگیری.حالا اومدی وباز کردی داری میخوری اسنک سیب زمینی با سرکه بود تو هم مثل چیپس میگی با
ماست می خورم.مامان میگه امیرحسین تعارف کن .تو هم میگی بزار بزنم تو ماست براتو ن بیارم (ماست
خیالی).خلاصه به هر کی میخواستی بدی تو ماست میزدی و میدادی ،ماشالله مامان( امان از دست
کارهای بامزه ی تو که
همه را می خندونی.)شییطون بلا من.
فدات بشم عزیزم
زندگی یعنی بخند هرچند كه غمگینی،
ببخش هرچند كه مسكینی،
فراموش كن هرچند كه دلگیری
...
اینگونه بودن زیباست،
هرچنداسان نیست