امیرحسین ناز ماهدیه خداامیرحسین ناز ماهدیه خدا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

امیرحسین ناز ما هدیه خدا•: * ¨ ¨ *: •

اولین اردو

1393/10/9 11:30
328 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عزیزم .دیروز دوشنبه 8 دی ماه برای اولین بار با بچه های مهدتون قرار شد برید پارک شادی رنگین کمان

خیلی خوشحال بودی از روز قبلش همینطور سوال میکردی پس کی میرم مهد تا بریم رنگین کمان.

ظهر که شد ساعت یک خوابت گرفته بود

بهت گفتم بخواب وقتی کارهامو کردم صدات میکنم تابریم

اما دل تو دلت نبود و حاضر نشدی که بخوابی ترسیدی خواب بمونی و نرسی به مهد

ساعت یک ربع به دو آماده ی رفتن شدیم وقتی رسیدیم مهد رفتی پایین پیش مربیهاتون ،بعد از پنج دقیقه اومدم پیشت دیدم مربیهاتون مشغول نقاشی روی صورت بچه ها هستند

 

بیا ادامه مطلب تا بقیه اش را بخونی و ببینی

 

 

ساعت دو  و نیم بلاخره اتوبوس اومد وشما رفتید تا سوار اتوبوس بشید جشنجشنجشن

ساعت سه نوبت داشتید .ساعت پنج اومدم دنبالت وقتی اومدید خوشحال بودی معلوم بود که خیلی خوش گذشته ،سوار و شده بودی

با اینکه هر ماه خودمون میریم اما اینبار چون با دوستات بودی محبتمحبتبیشتر خوش گذشته بود.

صورتت را نشستی گفتی میخوام بابا ببینه بابایی که از کار اومد یکدفعه ترسید ترسوچون سر بینیت قرمز بود

بعد میخواستیم بریم خونه ی آقاجون هر کار کردم که صورتت را بشورم نذاشتی اونجا هم که رفتیم مادر جون تا دیدت یکدفعه جا خورد و اونم ترسید.از دست تو وروجک شیطون

انشالله که همیشه شاد وخندان باشی .بغل

امروز دوشنبه 9 دی تقریبا ساعت ده ونیم بود که تلفنتلفنزدم به دوست وبلاگیمون مامان محمد پارسای عزیز ویاسمن جون .از اینکه تونستم باهاشون صبحت کنم خیلی خوشحالم ایشالله که بزودی همدیگرو ببینم.محبت

پسندها (2)

نظرات (3)

مامان یاسمن و محمد پارسا
9 دی 93 14:49
عزیزم چقد بامزه شدی همیشه خوش باشی عزیز دلم
مامان امیرحسین
پاسخ
ممنونم خاله جون
مامان یاسمن و محمد پارسا
9 دی 93 14:51
عزیز دلم منم خوشحالم که محبت کردید و بهمون زنگ زدید ایشالاه به زودی دیدارمون تازه تر بشه دیدی مامان امروز چشمشون کردم گفتم تو دلم که خوبه خرابکاری انچنانی ندارن ببین چه کردن
مامان امیرحسین
پاسخ
خواهش میکنم دوست عزیز.از اینکه صداتون را شنیدم خوشحالم.انشالله اشکال نداره خانمی تنشون سالم باشه همه ی اینها میگذره
مامان فرزانه
10 دی 93 15:25
مامان امیر حسین جان یه خواهش ازت دارم ملتمسانه مادرانه ازت میخوام به دخترم رای بدی برای برنده شدن تو جشنواره عدد 74 رو به 1000891010 بفرست البته به انگلیسی تو رو خدا نگو ولش کن بابا برات خرجی نداره ولی اینکارت برام دنیایی میارزه بهم سر بزن میبینی چی میگم خواهش میکنم لطفا رای بده منتظرتم تا 18 دی ماه وقت داره نگو دیر شده به رای تو دوست خوبم احتیاج دارم