سفرنامه همدان(2)
بعد از اینکه آرامگاه ابو علی سینا را دیدیم به سمت گنجنامه حرکت کردیم.
ترافیک سنگینی اونجا بود به هر سختی بود بلاخره رسیدیم به گنجنامه .رفتیم بالا تا رسیدیم به آبشار.واقعا خیلی قشنگ بود
دور تمایی از آبشار
لطفابیایید ادامه مطلب
کنار آبشار.میخواستم بزارمت بالا روی این تخت سنگ بشینی ترسیدی ونرفتی
اولش نمیرفتی توی آب .بعد از چند لحظه کفش وجورابت را در آوردی ورفتی
و لبخند رضایت
دیگه نمیخواهی بیای بیرون.
نمایی از کتیبه ها
بعد از اینکه دو سه ساعتی اونجا بودیم برگشتیم چون دیگه داشت شب میشد گفتیم شب را بیام خونه ای که گرفتیم و دیدن غار علیصدر برای روز بعد.از خانم مسافری که اونجا بود در مورد اینکه رفتند غار چطور بود سوال کردم که گفت خیلی شلوغه باید امروز میرفتید برای فردا بلیط میگرفتید .فردا هم برای پس فردا یعنی شنبه میدندشام را خوردیم و خوابیدیم .صبح زود رفتیم به سمت غار .اول بابایی رفت بلیط بگیره اون روزکمی از شلوغی کاسته شده بود بلیط برای بعداز ظهر ساعت 5:30 گرفتیم.اومدیم صبحانه بخوریم شما اشتیاق زیادی برای زدن چادر داشتی .از روز قبل همینطور میگفتی پس کی چادر میزنیم .چادر برا چی آوردیم .
تا اینکه بابایی چادر را زد و داخل چادر صبحانه را خوردیم
اینم عکسی داخل چادر
بعد از صبحانه اسکوتر بازی شروع شد
بعد از کمی بازی رفتیم به سمت بازار.برای خرید طبق معمول آقا امیرحسین از اول بازار چیزهای زیادی انتخاب میکرد ومیخواست که در آخر یه تفنگ خرید
این عکس امیرحسین با تفنگش
بعداز ظهر شد وبلاخره ساعت بازدید ما
ورودی در غار
سالن انتظار
وبلاخره داخل غار
سوار بر قایق
واقعا آدم وقتی این مناظر را میبینه به قدرت خدا بیشتر درک میکنه.داخل غار خیلی خیلی قشنگه.
شاید یک هفته نباشم انشالله بعدا میام با کلی عکس
فعلا خداحافظ