امیرحسین ناز ماهدیه خداامیرحسین ناز ماهدیه خدا، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه سن داره

امیرحسین ناز ما هدیه خدا•: * ¨ ¨ *: •

شب لیله الرغائب

                                          شب آرزوها (لیله الرغائب) اولین شب جمعه ماه رجب   الهي اي خالق بي مدد و اي واحد بي عدد، اي اول بي هدايت و اي آخر بي نهايت. اي ظاهر بي صورت و اي باطن بي سيرت، اي حي بي ذلت و اي معطي بي فطرت و اي بخشنده بي منت، اي داننده رازها، اي شنونده آوازها، اي بيننده نمازها، اي شناسنده نامها ، اي رساننده گامها، اي مبر از عوايق، اي مطلع بر حقايق، اي مهربان بر خلايق، عذرهاي ما بپذير که تو غني و ما فقير و ب...
11 ارديبهشت 1393

مادر روزت مبارک

   آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،   تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد   به مادرم . . .   که مهرش تا ابد در دلم جای دارد . . .              مادر ای پرواز نرم قاصدک     مادر ای معنای عشق شاپرک     ای تمام ناله هایت بی صدا     مادر ای زیباترین شعر خدا       بهشت زیر پای مادر است ...   و خانه  با وجود مادرم ؛ برایمان بهشت کوچک است ...   روزت مبارک مادرم .       مادر خوبم :   به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم...
30 فروردين 1393

حرفهای شیرینت وبازیهای قشنگت

  سلام عزیز دلم،پسر گلم میخوام از شیرین زبونیت در ایام عید یه خاطره برات بزارم میدونم که هروقت هم حالا خودمون و هم وقتی که خودت بزرگ شدی و خوندی خندت میگیره از این حرفهات.پس بیا دنبالم یه صفحه ورق بزن وبیا ادامه مطلب که بخونی داستان از اینجا شروع شد که پسرگل من کوچولوتر که بود میخواست بگه تخم مرغ میگفت تمبغولو .این بود که هرکی فهمیده بود بهش میگفت امیرحسین بگو تخم مرغ و در ایام عید هم یه روز که خونه آقاجون بودیم دختر خاله آقاجون اومده بود خونشون که دایی علی وعمو سعید دوباره بهت گفتند بگو تخم مرغ ،تو هم یه بار گفتی با اینکه دیگه یاد گرفتی قشنگ میگی تخم مرغ اما از روی شیطنتی که داری بازم گفتی تمبغولو دختر خاله آقاجون با  پرس...
25 فروردين 1393